حتی راه رفتنم را هم تمرین کردم! | گفتوگو با مونا فرجاد بازیگر «پسران دریا»
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۲۴۱۴۷
به گزارش همشهری آنلاین،هرچند فیلم «پسران دریا»با توجه به بودجه محدود و تبلیغات اندکش شاید چندان دیده نشده باشد اما این نقش در کارنامه بازیگری مونا فرجاد یک اتفاق مثبت است و برای او قدمی رو به جلو است. در ادامه گفت و گو با این بازیگر سینما و تئاتر را بخوانید.
با این باز فیلم «پسران دریا» در ۲ لوکیشن متفاوت در شمال و جنوب ایران میگذرد ولی تصویر آشنایی نیست که از شمال و جنوب کشورمان میشناسیم و از این جهت خیلی جذاب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این شخصیت ابتدا دختری ناشنوا بود که قدرت صحبتکردن نداشت. بعد بهدلیل شباهت با فیلمنامهای که آقای هاشمی بعد از نوشتن فیلمنامه خودشان خواندند، این را حذف کردند چون بهنظرشان اخلاقی نبود. این را در فیلمنامه عوض کردند اما به من گفتند این فیلمنامه کمدیالوگ است. چیزی که برایم مهم است عاطفهای است که باید درصورت و نگاه جریان داشته باشد. چندبار به من تأکید کردند که اگر لهجه را خوب درنیاوری همهچیز خراب میشود. خانم زارعی، مادر دختربچهای که نقش خواهرزاده من را بازی میکند، با من تمرین لهجه کرد.
قبل از شروع فیلمبرداری چه تمرینهایی داشتید؟
یک سرزمین، دو دریا | گفتوگو با افشین هاشمی، کارگردان «پسران دریا» «جکی چان» در سوریه فیلم جنگی میسازددر تهران با بازیگر کودک دیگری دورخوانی داشتیم اما به دلایلی نشد بازی کند و بعد آقای هاشمی منیب را آنجا پیدا کردند که خانوادهاش اصالتا بلوچی هستند اما در جزیره کیش زندگی میکنند. البته دورخوانیهایمان با لهجه نبود و فارسی حرف میزدم. بعد از کار با خانم زارعی تماممدت تمرین میکردم که لهجهام درست دربیاید. گویشی که با آن صحبت میکنم مال میناب است. خوشبختانه من میتوانم سریع لهجهها را یاد بگیرم. بهخاطر دارم که در شهر میناب خیلی سریع و تقریبا در نصف روز لهجه را یاد گرفتم. بعد از آن بیشتر گوش میدادم و تمرین میکردم تا اعرابگذاری را بهتر انجام دهم و خوشبختانه خیلی زود به آن مسلط شدم، بهگونهای که برخی محلیها تشخیص نمیدادند که از اهالی این شهر نیستم. یکبار رفتم برای خودم چای بخرم که با همان گویش مینابی تقاضای چای کردم. پسری که چای میفروخت با همان لهجه گفت من قبلا شما را اینجا ندیده بودم چون جزیره کوچک است و همشهریها همدیگر را میشناسند. گفتم من تهرانیام و دارم این لهجه را تمرین میکنم. ۳-۲تا از دوستانی که به این لهجه اشراف دارند گفتند که کاملا درست صحبت میکنم. در کل رعایت لهجه خیلی کار سختی بود چون همان چیزی را که حفظ کرده بودم عینا باید میگفتم و اصلا نمیتوانستم از هیچ کلمه اضافه دیگری استفاده کنم. ضمن اینکه باید لهجه را رعایت میکردم، میمیک صورتم را هم باید حفظ میکردم. حتی راهرفتنم را هم تمرین کردم چون وقتی دقت کردم متوجه شدم زنان جنوبی به واسطه پوششی که دارند نوع راهرفتنشان کمی با ما متفاوت است.
لهجه بازیگران بهخصوص در اپیزود دوم بهطور کامل قابلفهم نیست و برای مخاطب اصلی یعنی کودکان و نوجوانانی که درکی از زبان و گویش مینابی و جنوبی ندارند شاید فهم برخی از دیالوگها سخت باشد.
اتفاقا در فرایند تولید در اینباره و استفاده از زیرنویس هم صحبت شد اما اگر زیرنویس در فیلم گذاشته شود بیننده و مخاطب فیلم برای دقتکردن کلمه به کلمه زیرنویسها چشم و توجهشان از فیلم دزدیده میشود و طبیعتا قسمتی از اتفاقی که در تصویر در حال رخدادن است را از دست میدهد. اما اگر دید کلیتری به آنچه در حال اتفاق افتادن است داشته باشیم، داستان و دیالوگها تا حد زیادی مفهوم و قابل درک است و نیازی نیست مخاطب الزاما تکتک کلمات را متوجه شود.
کارکردن با بازیگران کودک و نوجوان برایتان چگونه تجربهای بود؟ از بچهها تست گرفتند؟
من قبلا هم تجربه کار با بازیگران کمسنوسال را داشتهام و باید بگویم این نسل خیلی باهوش و مسلط هستند. درباره این فیلم، تا جایی که اطلاع دارم، قبلا به کیش رفته بودند و چند پسربچه را دیده بودند. گویا منیب را هم دیده بودند اما خودش خیلی تمایل نداشته بازی کند. پسربچهای را انتخاب کردند که خیلی پسر باهوشی بود و بازی خوبی هم داشت. اما به دلایلی نشد که در جنوب بازی کند و به تهران برگشت. برای پیداکردن پسربچه دوباره جستوجو کردند و باز به منیب رسیدند. منیب در عین اینکه بچه بسیار شیطانی است، کودکانگی و معصومیتی هم در چشمانش وجود دارد.
در عین حال نوجوان عاشقی هم هست و رابطهاش از جهاتی یادآور رابطه پسربچه با الناز شاکردوست در فیلم اول روحالله حجازی («در میان ابرها») است. خیلیها را هم یاد مالنا میاندازد.
دقیقا. فکر میکنم این اتفاق عمدی بوده چون همه تا جایی از فیلم فکر میکنند که میخواهد از من خواستگاری کند. بعد میبینیم این کودک در عین معصومیت بهدنبال خانواده و جایگزینکردن کسی برای مادر است. دنبال این است که پدرش سروسامان بگیرد.
چون تنها به واسطه این راه است که میتواند حضور این زن را در کنارش داشته باشد.
او میخواهد مادر داشتن را احساس کند. این جمله منگوش در فیلم را خیلی دوست دارم که جایی راجع به دخترعموهایش میگوید دوست ندارم پیش آنها بروم چون عموهایم ناراحت میشوند و به پدرم حسادت میکنند. امروز شاید موضوعهایی مثل تفاوت دختر و پسر رنگ باخته باشد اما در دورانی پسر داشتن رجحان داشت. این را که زنان و دختران چقدر تأثیرگذارند نباید فراموش کنیم. برایم خیلی جذاب بود که این جمله را از زبان یک کودک بشنویم.
نخستین باری که فیلم را دیدید احساستان چه بود؟
در کل خیلی خوشحال هستم که در این فیلم بازی کردم. مادر من ۲ بار کرونا گرفت و بار دوم خیلی شدید بود و در آیسییو بستری شد. بعد از مرخصشدن از بیمارستان عوارض کرونا خیلی مادرم را ضعیف کرد. بعد از تمامشدن فیلم، چون خیلی دوست داشتم مادرم فیلم را ببیند، آقای هاشمی لطف کردند و هارد فیلم را به من دادند. با اینکه کار بسیار خطرناکی است و اصولا نباید این کار را میکردند. اما قول دادم مثل جانم از آن محافظت کنم. نخستین بار فیلم را با مادر و پدرم در خانه دیدیم. الان خیلی خوشحالم که برای بار اول فیلم را همراه مادرم دیدم. درست است که پدرها و مادرها اصولا از فرزندشان تعریف میکنند اما هر دو فیلم را خیلی دوست داشتند. درآوردن این لهجه و کارهایی که در فیلم میکنم برای پدرم خیلی عجیب بود. در طول فیلم کار من نان پختن است و من پختن این نان مخصوص را یاد گرفتم. آقای هاشمی میگفتند بدون اینکه به آن سینی مخصوص پختن نان نگاه کنی باید نان بپزی؛ درست مثل زنان محلی. بهخاطر همین هم یکبار دستم را با تنورداغ سوزاندم.
کد خبر 691481 برچسبها کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران آقای هاشمی پسران دریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۲۴۱۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شرنگ شیرابه در کام خزر
به گزارش «تابناک» به نقل از مهر، قضاوت درباره منشأ آلودگی دریای خزر اگر فقط سواحل شمالی ایران را بینیم یک جانبه و دور از واقعیت است چرا که حال و روز دریاچه در حاشیه شمالی و شرقی و غربی آن و دیگر کشورهای همسایه به دلیل ورود انواع آلایندههای صنعتی و نفتی بدتر از کرانه خزر در ایران است.
با این حال ورود ۷۰ درصد پساب فاضلابهای تصفیه نشده از یک سو و پایین بودن توان پالایش دریای خزر نسبت به دریاهای نیمه بسته مانند خلیج فارس و یا دریاهای باز مانند دریای عمان اوضاع آلودگی در این دریاچه را تشدید کرده است.
سرمنشا آلودگی دریای خزر در استانهای شمالی به چندین کیلومتر بالا دست و از دامنه جنگل ریشه میگیرد. آنجایی که جنگل دفن گاه زباله شده و شیرابههای ناشی از آن از طریق رودها و کانالهای انتقال آب مستقیم به دریا سرازیر میشود.
آمارها حکایت از تولید روزانه ۳۰۰۰ تن زباله در مازندران دارد شیرابههای این طلای کثیف دشتها و جنگل در بالا دست، میان دست و دریای خزر را در پایین دست آلوده و رنگ آبی این دریاچه زیبا در حاشیه ساحل کدر و تار کرده است.
آمارهای تأیید نشده نشان میدهد که روزانه حجم وسیعی از شیرآبهها پسابهای صنعتی و کشاورزی و خانگی در مناطق مختلف استان مازندران مستقیم به رودخانهها و دریا سرریز میشود و چرخه اکوسیستم را در این مناطق دچار اختلال کرده است.
به هر گوشه از مازندران سر بزنید شاهد آن هستید که پسابهای خانگی و کشاورزی مستقیم به رودخانه میریزد و از آنجا نیز روانه دریا میشود. این وضعیت سبب شده تا نه تنها رودخانههای مازندران حال خوشی نداشته باشد بلکه دریا نیز روز به روز آلوده میشود.
اوضاع آلودگی دریا را میتوان از زبان صیادی شنید که به بیماری پوستی دچار شده و آن را محصول ورود آلایندهها به دریا میداند. سرتاسر پاییز و زمستان فصل صیادی است و ورود ماهیگیران به آب عموماً به عنوان بخشی از شیوه صید گریز ناپذیر. اکبر حقیقی ماهیگیر مازندرانی با بیان اینکه بیشتر مواقع در فصل صیادی در تور ماهیگیران زبالههای دیده میشود که از طریق رودخانه به دریا منتقل شده است، گفت: این زبالهها سلامت صیادان و همچنین آبزیان را به خطر انداخته است.
وی ادامه داد: روند آلودگیهای خانگی و سموم کشاورزی به دریا سبب شده تا برخی از گونههای ماهی از سبد صیادی حذف شود و یا به اعماق دریا کوچ کنند و نسل برخی از ماهیها نیز منقرض شده است.
مازندران بیش از ۴۷۰ کیلومتر ساحل دارد و این سواحل مقصد بسیاری از مسافرانی است که از گوشه و کنار کشور برای دریاگردی به استان سفر میکند و طبق آمارها ۹۰ درصد مسافران برای جاذبههای دریا مهمان استانهای شمالی و از جمله مازندران میشوند.
به گفته حسین ایزدی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران این استان در بهار و تابستان پارسال (۱۴۰۲)، که بخش عمده آن فصل شنا است میزبان بیش از ۹۰ میلیون نفر شب مسافر بوده است.
ساحل فریدونکنار در محاصره زباله و پسماند
ساحل فریدون کنار از جمله مناطق مورد علاقه مسافران و گردشگران بویژه در بهار و تابستان به شمار میرود اما شاهد آن هستیم که از رودخانه اصلی شهر و زهکش ها حجم وسیعی از پسابها و فاضلاب خانگی و کشاورزی روانه دریا میشود.
اسلامی یک شهروند فریدون کناری با بیان اینکه در طول رودخانه اصلی شهر شاهد آن هستیم که فاضلابها از طریق لولهها به رودخانه منتقل میشود، ادامه داد: در نتیجه رودخانه نیز این پسابها را به دریا منتقل میکند.
وی با اظهار اینکه در فصل شنا طرحهای سالمسازی در ساحل فریدون کنار اجرا میشود، گفت: به دلیل ورود آالایندهها در برخی قسمتها شاهد تغییر رنگ آب دریا هستیم و این مسئله سلامت شهروندان و شناگران را به خطر میاندازد.
وی با بیان اینکه بارها مشکلات ناشی از فاضلابها و آلایندهها را به دستگاههای مسؤول گزارش کرده ایم، افزود: با این حال همچنان روند ورود آلایندهها به رودخانه و دریا ادامه دارد.
آلودگی رودخانه و دریا فقط مختص فریدونکنار نیست بلکه در تمامی مناطق ساحلی رودخانهای استان میتوان ردی از زباله دید که وضعیت ساحل را نازیبا و بد کرده است.
رودخانههای شیلاتی هم اسیر زباله
اوضاع نکارود در شرق مازندران، تجن و تالار و بابلرود در شهرهای مرکزی و رودخانههای خیرود و چالوس و چشمه کیله و صفارود در غرب مازندران نیز چندان خوش نیست و با اینکه همه این رودخانهها شیلاتی محسوب میشود باز با معضل با معضل زباله و پساب دست و پنجه نرم میکنند.
ورود آلایندههای معدنی نیز به رودخانههای هراز در آمل و چالوس در غرب مازندران همواره حاشیه و دردسرساز است بیشتر اوقات رنگ آب در این مناطق قهوهای و کدر است و این پسابهای معدنی بدون تصفیه به دریا وارد میشود.
در نوشهر علاوه بر پسابهای خانگی و کشاورزی شیرابههای تصفیه نشده کارخانه زباله سوز مشکلات زیست محیطی زیادی ایجاد کرده است و روزانه تا ۶۰ مترمکعب شیرابه از طریق رودخانه ماشلک به دریا میریزد و سرطان انواع بیماریها از جمله سرطان را ارمغان میآورد.
شبنم دلفان آذری محقق محیط زیست و استاد دانشگاه با بیان اینکه دپوی غیربهداشتی پسماندهای شهری، عفونی و پزشکی و شیرابه ناشی از آنها و ورود فلزات سنگین نظیر «روی» و «جیوه» یکی از اساسیترین معضلات زیستمحیطی استان مازندران و بالاخص زباله سوز در شهر نوشهر است، افزود: فاجعه بارتر این است که همچنان شیرابههای حاصله به رودخانه و دریا میرود.
سفیر سبز زیست محیطی خاورمیانه با اظهار اینکه بررسیهای میدانی و علمی نشان میدهد که شیرابه ناشی از این پسماندها قادر به حل تایر کامیون به طور کامل است، افزود: این به این معناست که شیرابه حاصل از زبالهها بسیار سمی و خطرناک با قدرت انحلال بسیار بالایی است.
دلفان آذری ادامه داد: فاضلابهای شهرکهای صنعتی اطراف هم یکی از منابع بزرگ و مهم آلودگی رودخانهها و دریای خزر است، به طور کلی تمام استان مازندران در فاجعه مدیریت پسماندهای شهری، عفونی، پزشکی و صنعتی و کشاورزی غرق شده است، به عنوان مثال فاضلاب شهرک صنعتیهای نوشهر در غرب مازندران، امام زاده عبدالله یا بابلکنار یکی از نمونههایی است که فاضلاب آن پس از تصفیه در تصفیهخانه، وارد دریای خزر میشود، هر چند این فاضلاب باید در مکانی تخلیه شود اما نکته اینجا است زمانی باید این اتفاق صورت بگیرد که کار تصفیه به درستی انجام شده باشد.
آلایندگی واحدهای بلندمرتبه در فریدونکنار
صمد کیانی رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان فریدونکنار نیز با بیان آنکه نافی اینکه رودخانههای ما دچار آلودگی هستند، نیستیم، افزود: بخشی از آلایندهها از طریق رودخانه شهری وارد میشود که پاکسازی آن باید در دستور کار شهرداری قرار گیرد.
وی در گفت و گو با خبرنگار مهر با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی که در فریدونکنار داریم، بلندمرتبه سازی است، ادامه داد: آلودگی این واحدها بارزتر از بقیه موارد است و فاضلابهای خانگی واحدهای بلندمرتبه سرریز میشود و زیر سطح آبی منطقه بالا است.
وی گفت: در فریدونکنار منفی ۲۰ تا ۲۴ متر پایینتر سطح از دریای آزاد هستیم و سطح ایستایی فاضلاب بالا است و از سوی دیگر واحدهای بلندمرتبه نیز فاقد سپتینک و تصفیه فاضلاب مناسب هستند و از سوی دیگر محیط زیست در زمینه احداث واحدهای مسکونی در محدوده شهری عملاً نقشی ندارد.
کیانی ادامه داد: پروانه ساخت واحدهای بلندمرتبه توسط شهرداری و نظارت آن برعهده نظام مهندسی است اما وقتی بحث آلودگی پیش میآید محیط زیست و شبکه بهداشت و درمان درگیر میشوند و در دستور کار قرار میگیرد.
وی با اظهار اینکه شمار پروندههای مرتبط با آلودگی در شهرستان فریدونکنار کم نیست، افزود: تشخیص آلودگی نیازمند ارزیابی آزمایشگاهی است و همچنین شاهد تخلیه پسابها و تخلیه فاضلابها، کارواشها و غیره هستیم.
کیانی مشکل اصلی آلودگی رودخانهها و سواحل را ناشی از نبود سیستم اگو و تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی دانست و گفت: وقتی این تصفیه خانه وجود نداشته باشد شاهد آلودگی خواهیم بود و فاضلابها در ساعات پایانی شب در مناطق مختلف تخلیه میشود.
معضل آلودگی رودخانهها و سواحل در گوشه و کنار مازندران به چشم دیده میشود و تلاشهای متولیان امر برای پاکسازی چندان چشمگیر نیست. در استان مازندران ۴۷۰ کیلومتر ساحل و هفت هزار کیلومتر رودخانه وجود دارد و در حاشیه آن مراکز خدماتی، اراضی کشاورزی و باغی و واحدهای دامداری وجود دارد که به آلودگی دامن میزنند.